برای آماده سازی زیرساخت دیتا سنتر به چه نکاتی باید توجه بشود؟
آمادهسازی دیتا سنتر بطور جامع، جهت پشتیبانی سریع آیتی در برابر نیازهای تجاری – به شدت وابسته به تسهیلات فیزیکی اصلی جهت تامین برق، سیستم سرمایش، ساختمان، ایمنی، جلوگیری از حریق و کابلکشی است. که عامل اصلی عملکرد یکدست و قابل اطمینان آیتی میباشند. این مقاله راهکارهایی جهت طراحی یکدست و end – to – end تسهیلات ارائه میکند که خود، مقدمه فراهمسازی زیرساختهای فیزیکی اصلی جهت پشتیبانی محیطی میباشد.
آمادهسازی دیتا سنتر
مدیران دیتا سنتر از هر شیوه و روشی برای هماهنگی بهتر آیتی با راهکارهای تجاری، افزایش چشمگیر عملیات اجرایی و ارائه خط مشی تکنیکی در راستای پیشرفتهای متوالی استفاده میکنند. آمادهسازی دیتا سنتر بطور جامع، معماری شبکه هماهنگ جهت برآوردن درخواستهای فوری ایجاد دیتا سنتر است. که توسط سازمانهای آیتی به منظور ایجاد یکپارچگی، ادامه فعالیتهای تجاری و ایمنی همزمان با توانمندسازی معماران، ساخت فضای مجازی، مدیریت اطلاعات مربوط به چرخه زندگی و بررسی درخواستها میباشد.
آمادهسازی دیتا سنتر به مدیران آیتی اجازه میدهد از تکنولوژیهایی استفاده کنند که اهداف تجاری شان را بهتر پوشش داده و ارائه خدمات سودمند در آینده را ممکن میسازد.
بخش اصلی سیستمهای آمادهسازی دیتا سنتر تسهیلات زیرساختی است. یعنی برق، سیستم سرمایش، ساختمان، ایمنی، جلوگیری از حریق و کابلکشی است که امکان اجرای تکنولوژی اطلاعات (آیتی) را فراهم میسازد.
برق :
عوامل سازنده زیرساخت برق شامل سرویس الکتریکی ورودی ساختمان، توزیع کننده اصلی، ژنراتورها، سیستمهای UPS و باطریها، جلوگیری از افزایش ناگهانی فشار برق، مبدلها، پنلهای توزیعکننده و قطعکننده مدار میباشد.
سیستم سرمایش :
به سیستمهای سرمایش جهت جابجایی هوای گرم دیتا سنتر نیاز است. این سیستم شامل دستگاه تهویه هوای اتاق کامپیوتر و سیستمهای زیر گروه مربوطه – چیلرها، برجهای خنککننده، کندانسور، داکت، پمپها، لولهکشی – و هر نوع رک یا سیستم سرمایش Row – level یا دستگاههای توزیعکننده هوا میباشد.
رکها و ساختار فیزیکی:
سیستمهای بسیاری را میتوان بعنوان بخشی از ساختار فیزیکی دیتا سنتر درنظر گرفت. یکی از این بخشهای بسیار مهم رکها هستند که محل قرارگرفتن تجهیزات آیتی میباشند، بعلاوه عناصر فیزیکی اتاق مانند کف کاذب و سقفهای یک تکه سیمانی را باید درنظرگرفت.
مدیریت:
شامل مدیریت تمام اجزای تسهیلات می شود. برای داشتن تسهیلات قابل اطمینان، بررسی و بازدید تمام اجزای زیرساخت فیزیکی بسیار مهم است. این مدیریت شامل سیستمهایی مانند سیستم مدیریت ساختمان ( BMS)، سیستم مدیریت شبکه (NMS)، مدیریت اجزا و دیگر سختافزار و نرمافزارهای کنترلکننده میباشد.
کابل کشی :
زیرساخت کابلکشی دربرگیرنده تمام کابلهای داده است که بخشی از دیتا سنتر هستند و همچنین کابلهای برق که برای ارسال برق به تمام قسمت ها لازم است.
ایمنی و جلوگیری از حریق:
سیستمهای زیرگروه شامل دستگاههای حفظ ایمنی فیزیکی اتاق و سطوح رکها و سیستمهای تشخیص/ اطفاء حریق میباشد.
اگر هر یک از اجزا، جدای از دیگر بهکار گرفتهشود نتیجه کار، وجود یک سیستم پیچیده پیشبینی میشود که اجزای آن برای کار گروهی طراحی نشدهاند. در چنین زیرساخت ناهماهنگی ، مدیریت اجزا بهدلیل تنوع سیستمهای مدیریتی دچار پیچیدگی غیر ضروری میشود که باید به یکدیگر وصله شوند و حتی امکان کنترل و بازبینیهای لازم جهت عملکرد قابل اطمینان وجود نخواهد داشت.
به هر حال اگر این عناصر و اجزا با یک سیستم end-to-end و یکدست هماهنگ شوند، میتوان از طریق یک سیستم مدیریت گسترده، آن را پشتیبانی کرد و زیرساخت تسهیلاتی ضروری و مورد نیاز جهت پشتیبانی سیستم آمادهسازی دیتا سنتر را ارائه داد.
ارزش تجاری تسهیلات دیتا سنتر
مجموعه جدید معیارها شیوه تفکر طراحان آیتی را در مورد ارزش تجاری سرمایهگذاری در بخش تسهیلات تغییر میدهد. در شرایط کلی، ارزشهای تجاری سازمانها بر اساس سه هدف اصلی بنا شده است:
- افزایش درآمد
- کاهش هزینه
- استفاده بهینه از سرمایه و داراییها
علیرغم این رشته تجاری، این سه هدف باعث افزایش دریافتیها و گردش وجوه نقد میشوند. سرمایهگذاری بر روی تسهیلات به این دلیل انجام میشود که تاثیر مستقیم و غیر مستقیم بر این سه هدف تجاری دارد. مدیران، کالاهایی مانند ژنراتور، دستگاه تهویه مطبوع، سیستمهای امنیتی و سیستمهای UPS را بعنوان تدابیر بیمهکننده خریداری میکنند.
برای هر شبکه و دیتا سنتری خطر Down time ناشی از مشکلات حرارتی و برق اتفاق میافتد و سرمایه گذاری در بخش تسهیلات این خطرات و خطرات دیگر را کاهش میدهد. بنابراین چگونه سه هدف اصلی تجاری یعنی درآمد، هزینه و سرمایه را تحت تاثیر قرار میدهد؟ جریان و روند درآمد آهسته یا قطع میشود.
هزینه ها/ مخارج تحمیل میشوند و هنگامی که سیستمها Down میشوند سرمایه، کمبهره یا غیر مولد میشود. بنابراین تسهیلات در کاهش زمان Down time ناشی از هر علتی، بسیار موثرند و ارزش زیادی در برآوردن هر سه هدف دارند.
برآورد ارزش تجاری تسهیلات
بطور کلی برآورد ارزش تجاری تسهیلات بر اساس دو معیار اصلی بود:
قابل دسترس بودن و هزینههای از پیش تعیینشده.
افزایش قابلیت دسترسی تسهیلات و مراحل کار، باعث ادامه فعالیت و در نتیجه درآمد زایی و استفاده بهینه و مولد از سرمایه میشود. یک شرکت تولید کارت اعتباری را تصور کنید که سیستمهای آن غیر قابل دسترسی است، یعنی کارتهای اعتباری مخصوص خرید کالا کار نمیکنند، جریان درآمدزایی آن طی زمان Down time متوقف میشود.
بعلاوه کارمندان تا زمانی که سیستمهای مربوطه قطع هستند نمیتوانند کارایی داشته باشند. کاهش هزینههای از پیش تعیین شده تسهیلات، برگشت سرمایه را بیشتر میکند. اگر هزینههای تسهیلات یک کار کم و خطر/ هزینه زمان Down time زیاد باشد راحتتر میتوان آن را توجیه کرد.
قابلیت دسترسی عاملی است که افرادگوناگون تعابیر بسیار متفاوتی از آن دارند. بعضی افراد از آن بعنوان قابل اطمینان بودن تجهیزات نام میبرند. اما این عامل، چیزی فراتر از این تعاریفاست.
در اینجا تعریف تکنیکی از قابلیت دسترسی ارائه شدهاست:
قابلیت دسترسی
میزان عملکرد یا دسترسی به یک سیستم و اجزای آن میباشد که هنگام نیاز بتوان از آن استفاده کرد.
قابل اطمینان بودن تجهیزات بطور یقین متغییری است که بر سیستم و اجزایی که هنوز قابل استفاده هستند تاثیردارد. اما عوامل دیگر مانند زمان بازیابی (MTTR) و عوامل انسانی نقش بسیار مهمی ایفا میکنند. سیستمها چه برنامهریزی شده و چه برنامهریزی نشده ممکن است Down شوند. ارزیابی و اظهار نظرکارشناسان و متخصصین صنایع، این است که عوامل انسانی 60-40% دلیل Down time برنامهریزی نشدهاست.
با توجه به اینکه قابلیت دسترسی دلیل اصلی سرمایهگذاری در بخش تسهیلات است، چگونه میتوان تصمیم گرفت الزامات قابلیت دسترسی چه چیزی باید باشد؟
راه حل این موضوع که الزامات چه چیزی باشند، اغلب در هزینه سولوشن است. در کارهای تجاری همیشه پروژهها رقابتی بوده و بودجه محدود دارند و مدیران میتوانند با انتخاب سولوشن تسهیلاتی با قابلیت دسترسی بالا و با تاکید بر طراحی خالی از اشتباه انسانی و زمان بازیابی سریع، به بالاترین درجه ممکن دسترسی برسند.
دو معیار دیگر برای ارزیابی و بررسی ارزش تسهیلات
امروزه تغییرات سریع محیط آیتی دو معیار دیگر برای ارزیابی و بررسی ارزش تسهیلات دیکته میکند. اول، طرحهای تجاری باید انعطاف لازم جهت ایجاد تغییر در شرایط بازار، فرصتها و عوامل محیطی را داشته باشد. سرمایهگذاریهایی که منابع را محدود میکنند، توانایی پاسخ به این انعطافپذیری را کم میکنند و هنگامی که این انعطافپذیری وجود نداشتهباشد نتیجه قابل پیشبینی از دست رفتن فرصتهاست.
سرعت را میتوان توانایی یک سیستم در قبول تغییرات معنی کرد. پذیرش تغییر میتواند چند معنی داشتهباشد. میتواند به معنی نصب به موقع سیستمها باشد، بهخصوص برای پروژههایی با محدودیت زمانی( سرعت نصب). به معنی قابلیت توسعهپذیری در میزان تغییرات مورد نیاز آن کار باشد.
همچنین میتواند به معنی تطبیق و سازگاری سریع با تغییرات در حال افزایش و مورد نیاز باشد. بعضی از دیتا سنترهای متوسط با جزئیات بسیار زیاد ساخته شدهاند. تحقیقات نشان میدهد بطور کلی کمتر از 50% از ظرفیت زیرساخت دیتا سنترهای امروزی مورد استفاده قرار میگیرد.
در حقیقت طبق مقاله ” الزامات برق دیتا سنتر” تقریبا یک سوم دیتا سنترها بطور کامل استفاده میشوند- 66% ظرفیت دیتا سنتر هدر میرود که میزان اندکی نیست. زمانی که سرمایهگذاری در بخش تسهیلات میتواند نیازهای امروز را پوشش دهد و قابلیت پذیرش هر گونه الزاماتی را در آینده دارد ( بجای تلاش برای پیشبینی نیازهای 10 سال آینده)، احتمال خطای پیشبینی شده از بین میرود و میتوان به برگشت سرمایه خوشبین بود.
دومین معیار ارزشگذاری که باید مورد بررسی قرار گیرد هزینه کلی مالک (TCO) است.
گرچه هزینههای از پیشتعیینشده یکی از عوامل مربوطه است، اما این تمام داستان نیست. این موضوع تصمیمگیرندگان را در مورد هزینههای طولانی مدت یک سولوشن در ابهام قرار میدهد که شامل هزینههای اجرا و نگهداری میشود.
به دلیل روش سنتی خرید کالاهای اصلی پروژه، هزینه از پیشتعیین شده اغلب بعنوان معیار در نظرگرفته میشود. مخارج سرمایه جهت پرداخت مالیات و هزینه استهلاک یا کاهش قدرت خرید اغلب از هزینههای جاری در اسناد حسابداری یک پروژه جدا میشود. با آنکه هزینههای از پیشتعیینشده تنها بخشی از TCO میباشد، برای تایید پروژه و خرید کافی بوده و میتوان پروژه را آغاز کرد.
چیزهایی مانند صورت حساب برق جزء این فرآیند تصمیمگیری نیست. هزینههایی که اغلب بعنوان هزینههای حقیقی زندگی به شمار میروند؛ این هزینهها همراه پروژه هستند اما از تنخواه پروژه پرداخت نمیشوند، از بودجه اجرایی پرداخت میشوند. امروزه تصمیمگیرندگان هنگام انتخاب پروژههای مهم، به اهمیت دیگر هزینههای مربوط به ارزیابی ارزش تجاری توجه میکنند. یک تصمیم عالی جهت سرمایهگذاری تجاری حاوی هزینههای شروع و هزینههای جاری است.
TCO دیتا سنتر های خاص بستگی به اندازه تسهیلات و وسایل دارد. به هرحال تعیین هزینههای کلی به شیوهای که برای هر نوع دیتا سنتری مفید باشد، امکان پذیر است.
روش پیشنهادی تعیین الزامات TCO، نسبت هزینه کلی هر رک بر عمر دیتا سنتر میباشد. ارزش وسایل 10 ساله هر رک 100.000 دلار است. این یک سرمایهگذاری ارزشمند و عظیم است ( در مقایسه با هزینه سرمایهگذاری بر تجهیزات آیتی) و بنابراین بسیار مهم است که مدیران آیتی این ارزش را درک کنند.
TCO تنها عامل سرمایهگذاری نیست بلکه عوامل دیگری مانند هزینه اجرا و نگهداری نیز موثر است. پس باید روشن شود در دنیای پر رقابت تجاری امروز تنها هزینههای از پیش تعیین شده نیست بلکه TCO است که ارزش واقعی تجاری را نشان میدهد. هزینه اختلال در اجرای دیتا سنتر با روشهای سنتی نشان میدهد که تقریبا 50% هزینهها مربوط به هزینههای اجرایی و 50% مربوط به مخارج سرمایه است. از کل این هزینهها، نسبت قابل توجهی ( حدود 30%) به دلیل برنامهریزی ضعیف و تصمیمات نادرست در مورد طراحی، به هدر میرود.
TCO بهینه و مناسب
بزرگ تر از اندازه بودن، عامل مهم در افزایش TCO است که منجر به اتلاف چشمگیری میشود. این اتلاف شامل افزایش مخارج سرمایه، هزینه های اجرایی و بهویژه هزینه انرژی میشود. در حالی که عمدتا علت این اتلاف، نامشخص و مبهم است و نمیتوان به آسانی برنامهها را ساماندهی کرد.
راهحل واقعی برای بدست آوردن TCO بهینه و مناسب، استفاده از وسایل و تسهیلاتی است که مطابق با قابلیت و ظرفیت توسعه پذیری طراحی شدهاند تا زیرساختها در اندازه واقعی و هماهنگ با نیازهای دیتا سنتر طراحی شوند. سیستمهای UPS که بزرگتر از اندازه واقعی هستند کارایی کمتری دارند و انرژی قابل توجهی نسبت به سیستمهایی با اندازه متناسب با بار، مصرف میکنند.
در سیستم های تسهیلاتی قدیمی- با مهندسی کلی و طراحی تغییرناپذیر و معمولا بزرگتر از اندازه- امکان دستیابی به سیستمی که بتواند عملکرد هر سه عامل این معادله یعنی قابلیت دسترسی، سرعت و TCO را بهتر سازد، وجود ندارد.
وجود سیستمی با کیفیت بالا ( قابلیت دسترسی)، مدت زمان قابل قبول (سرعت) و هزینه منطقی (TCO) امکان پذیر نیست و بطور کلی یکی از این عامل ها قربانی میشود. اگر خواستار سرعت و هزینه اندک باشید باید کیفیت را قربانی کنید.
اگر سرعت و کیفیت را انتخاب کنید به طور قطع باید هزینه پرداخت کنید. این الگوی قدیمی جای خود را به راهکارهای آزمایش شده جهت بهینه سازی هر سه نیاز داده است که بوسیله استانداردسازی، بویژه استانداردسازی ماژولار انجام می پذیرد.
روش های مشابه استانداردسازی مطمئن و امتحان شده، در صنایع دیگر مانند طراحی موتورهای خودرو نیز استفاده شده است که بطور عمده ارزش تجاری تسهیلات دیتا سنتر را افزایش می دهد. صنایع تولید کننده تسهیلات دیتا سنتر باید اندیشه دست ساز بودن صنایع را کنار بگذارند. چرا که دو وسیله متفاوت، طراحی کاملا متفاوت و مشکلات منحصر به خود و کاملا متفاوتی دارند.
سیستم ها باید ماژولار و توسعه پذیر باشند تا با هر نوع تغییر موردنیاز دیتا سنتر هماهنگ شوند و قابلیت اطمینان و دسترسی زیرساخت را ارتقاء داده، TCO را بهینه کنند.
پی نوشت:
1 :کلمه تن Tons به ظرفیت یخ در سیستم سرمایش اشاره دارد و از سال 1930-1870 به جا مانده است. یعنی زمانی که قالب های یخ جهت سرد سازی و تهویه هوا بصورت روزانه تهیه میشد.
2 : روترهای VOIP جزء استثنای این قانون هستند. در این دستگاه ها بیش از 30% برق توسط دستگاهی مصرف میشود که برق را به ترمینال منتقل میکند. بنابراین ممکن است میزان گرمای آن کمتر از میزان برق مصرفی باشد. تصور می شود کل برق مصرفی در محیط هدر میرود. در این مقاله در مورد روترهای VOIP اندکی مبالغه شده است. در حالی که در بیشتر موارد خطای ناچیزی به حساب میآید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.